به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان، نگارش تقریظ های مقام معظم رهبری بر کتابهای دفاع مقدس از سال 1370 آغاز شد.نویسنده های این آثار همواره نقد و نظرهای رهبر معظم انقلاب را به عنوان نظرات یک منتقد برجسته ادبیات حوزه دفاع مقدس مورد توجه قرار می دهند.
از طرفی مردم به ویژه جوانان از کتابهایی که مزین بر تقریظ مقام معظم رهبری هستند، استقبال بیشتری می کنند.تقریظ های مقام معظم رهبری بر کتابها ضمن معرفی بیشتر آن کتابها به نوعی ترویج فرهنگ مطالعه و یادآوری یک سری نکات به مردم و مسئولاان فرهنگی است. حضرت آیتالله خامنهای در بسیاری از تقریظ ها مربوط به آثار دفاع مقدس، انقلاب اسلامی و دفاع مقدس را منبع عظیم و گنجینه ارزشمندی برای تاریخ دانستهاند و اصحاب فرهنگ و ادب و هنر را به کاوش در این معدن و دنبال کردن رگههای گرانبهای مفاهیم و معنویات و ارزشهای اسلامی و انقلابی دعوت کردهاند.در این گزارش به نمونه های از تقریظ های حضرت آیت الله خامنه ای، رهبر انقلاب اسلامی اشاره می شود.

کتاب « گلستان یازدهم» خاطرات زهرا پناهیروا، همسر سردار شهید علی چیتسازیان، به قلم بهناز ضرابیزاده است. این کتاب با زبانی صادقانه به شرح زندگی یک سال و هشتماهه مشترک شهید چیتسازیان و همسرشان پرداخته است.فرزند این زوج، 37 روز پس از شهادت چیتسازیان متولدشد. این کتاب یک عاشقانه آرام در دوران جنگ است که 17 فصل دارد.
خواننده این کتاب دلواپسیها و احساسات همسر و مادر شهید چیت سازیان را که نمونه ای از همسران و مادران شهیدان هستند را برای خواننده تبیین می کند و روایتی زنانه از حال و هوای روزهای جنگ به تصویر می کشد. سردار شهید «علی چیت سازیان» در سال 1341 در همدان چشم بر جهان گشود. بعد از انقلاب و با آغاز جنگ تحمیلی با تشکیل تیپ انصارالحسین وی مسئول واحد اطلاعات و عملیات شد و در این مسئولیت خوش درخشید. در اوایل سال65 با حفظ مسئولیت در واحد اطلاعات و عملیات مأموریت یافت تا محور عملیات بعد را تشکیل دهد در عملیات های کربلای 4 و 5 علی با حفظ مسئولیت قبلی مسئول محور عملیات نیز گردید، سرانجام چهارشنبه 4 آذر سال 66 در حین انجام یک ماموریت گشت شناسایی به درجه رفیع شهادت نائل آمد
متن تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «گلستان یازدهم » که خاطرات خانم پناهیروا از همسر شهیدش ،سردار علی چیتسازیان به قلم خانم ضرابیزاده است، بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
این روایتی شورانگیز است از زندگی سراسر جهاد و اخلاصِ مردی که در عنفوان جوانی به مقام مردان الهی بزرگ نائل آمد و هم در زمین و هم در ملأ اعلی به عزّت رسید. هنیئاً له
راویـ شریک زندگی کوتاه اوـ نیز صدق و صفا و اخلاص را در روایت معصومانة خود بهروشنی نشان داده است
در این میان، قلم هنرمند و نگارش آکنده از ذوق و لطف نویسنده است که به اینهمه جان داده است. آفرین بر هر دو بانو؛ راوی و نویسنده کتاب

کتاب دیگری که مزین به تقریظ مقام معظم رهبری شده ، کتاب " نورالدین پسر ایران" خاطرات سید نورالدین عافی است؛ پسری شانزده ساله از اهالی روستای خنجان در حوالی تبریز در آذربایجان شرقی که حضور دفاع مقدس را در گردانهای خطشکن لشکر 31 عاشورا به عنوان نیروی آزاد، غواص و فرمانده دسته و در جبهههای مختلف تجربه کرده و بارها مجروح شده است. نورالدین نزدیک به هشتاد ماه از دوران جنگ تحمیلی را علیرغم جراحات سنگین و شهادت برادر کوچکترش سید صادق در برابر چشمانش در جبهه ماند و در عملیاتهای متعددی حضور داشت و جانباز هفتاد درصد دفاع مقدس است.
در قمستی از این کتاب می خوانیم:
شلیک توپ همان و به هوا رفتن من همان! سرعت و فشار آتش عقبه مرا مثل توپ سبکی به هوا پرتاب کرد... هیچ چیز از آن ثانیههای عجیب به یاد ندارم... فقط یادم هست محکم به زمین افتادم. در حالی که گردنم لای پاهایم گیر کرده بود! بوی عجیبی دماغم را پُر کرده بود. مخلوطی از بوی گوشت سوخته، باروت، خون و خاک... به تدریج صدای فریاد فندرسکی و دیگران هم به گوشم رسید. گریه میکردند، داد میزدند... من تلاش میکردم سرم را از بین پاهایم خارج کنم ولی نمیشد... من احساس میکردم مثل یک توپ گرد شدهام و اصلاً تحمل آن وضع را نداشتم. ناله میکردم: گردنم را بکشید بیرون... اما این کار دقایقی طول کشید. وقتی سرم از آن حالت فشار خارج شد، دیدم همه گوشتهای تنم دارند میریزند. هیچ لباسی بر تنم نمانده بود حتی نارنجکها و خشابهایی که به کمرم داشتم ناپدید و شاید پودر شده بودند.
متن تقریظ حضرت آیت الله خامنه ای، رهبر انقلاب اسلامی بر کتاب " نورالدین پسر ایران" بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
این نیز یکی از زیباترین نقاشیهای صفحهی پُرکار و اعجاز گونهی هشت سال دفاع مقدس است. هم راوی و هم نویسنده حقاً در هنرمندی، سنگ تمام گذاشتهاند. آمیختگی این خاطرات به طنز و شیرینزبانی که از قریحهی ذاتی راوی برخاسته و با هنرمندی و نازکاندیشیِ نویسنده، به خوبی و پختگی در متن جا گرفته است، و نیز صراحت و جرأت راوی در بیان گوشههائی که عادتاً در بیان خاطرهها نگفته میماند، از ویژگیهای برجستهی این کتاب است. تنها نقصی که به نظر رسید نپرداختن به نقش فداکارانهی همسری است که تلخیها و دشواریهای زندگی با رزمندهئی یکدنده و مجروح و شلوغ را به جان خریده و داوطلبانه همراهی دشوار و البته پر اَجر با او را پذیرفته است
ساعات خوش و با صفائی را در مقاطع پیش از خواب با این کتاب گذراندم والحمدلله

«آب هرگز نمیمیرد» خاطرات جانباز میرزامحمد سلگی از فرماندهان لشکر ۳۲ انصارالحسین که با قلم حمید حسام به رشته تحریر درآمده است. میرزا محمد سلگی رزمندهای است که تحصیلات آکادمیک نداشته و در حد مرسوم زمان خود در روستا تحصیل کرده اما شرایطی که دفاع مقدس و انقلاب اسلامی برای جوانان فراهم کردند سبب شد که او در میان فرماندهان دفاع مقدس به شیخ فرماندهان شهرت پیدا کند.کتاب" آب هرگز نمیمیرد "با وجود اینکه در زمره کتابهای خاطرهنگاری میگنجد اما از اسلوبی تازه و نو بهره برده است. بیان روان و صریح نویسنده نیز از دیگر ویژگی های این کتاب محسوب می شود.کتاب " آب هرگز نمیمیرد" ر سال ۱۳۹۳ از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شد و تقریظ مقام معظم رهبری بر این اثر در بهمن سال ۱۳۹۵، در ششمین پاسداشت ادبیّات جهاد و مقاومت در حسینیه امام خمینی (ره) شهر همدان رونمایی شد.
دستنوشته ای از راوی در ابتدای کتاب این درج شده که بدین شرح است:
«از روزی که در ۶ سالگی روضهی مشک و سقا را از پدرم شنیدم تا زمانی که دستم به داس و خوشههای گندم گره خورد، رد این بوی خوش را گرفتم تا به زیر علم عباس علیهالسلام رسیدم. اتفاقی نبود. در دفتر تقدیر الهی همهچیز حساب و کتاب داشت که با شروع جنگ تحمیلی و تأسیس یگان رزمی استان همدان –انصارالحسن علیهالسلام - به نوکری گردان حضرت ابالفضل علیهالسلام منصوب شدم و تشنهی آب، آب حیاتی که هنوز از مشک ابالفضل علیهالسلام میریخت و به تاریخ آبرو میداد.
تقریظ مقام معظم رهبری بر این کتاب که در سال ۱۳۹۳ توانست جایزه نخست جشنواره جلال آل احمد را از آن خود کند، بدین ترتیب است:
بسماللهالرّحمنالرّحیم
سلام بر یاران حسین (علیهالسّلام) و سلام بر لشگر انصارالحسین همدان؛ و سلام بر شهیدان، دلاوران، فدائیان، شیران روز و عابدان شب؛ و سلام بر شهید زنده میرزا محمد سُلگی و بر همسر باایمان و صبور او؛ و سلام بر حمید حسام که دردانههایی چون سُلگی و خوشلفظ را به ما شناساند. ساعتهای خوش و باصفائی را با این کتاب گذراندم و بارها با دریغ و حسرت گفتم
درنگی کرده بودم کاش در بزم جنون من هم / لبی تر کرده زان صهبای جام پرفسون من هم
هزاران کام در راه است و دل مشتاق و من حیران / که ره چون میتوانم یافتن سوی درون من هم ...
در میان کتابهای خاطرات جنگ، این، یکی از بهترینها است. نگارش درست و قوی، ذوق سرشار، سلیقه و حوصله، همّت بلند، همه با هم دست به کار تولید این اثر شدهاند. کتاب خانم ضرّابی در شرح حال شهید عالیمقام علی چیتسازیان نیز دارای همین برجستگیها است. این دو نفر از ستارگان اقبال همدانند.
پایان پیام/
31